همانطور كه از نامش پيداست ريشهي آن را در شرق ميتوان جستجو كرد. چينيان باستان، از دنياي نامرئي و انرژي اشياء درك عميقي داشتهاند. در گذر زمان شاخهها و سبكهاي مختلف فنگشويي پديد آمد كه در اين ميان سبك كلاسيك نسبت به ديگر سبكها مدارك بيشتري از آن باقي مانده و از ديگر روشها، علميتر و پيچدهتر ارزيابي شده است. در اين سبك بيشتر به مباحث ذهني ميپردازد و نقشهي باگوا، سمبلها و ارتباط اشياء از نظر انرژي در محيط بررسي ميشود.
هنر فنگشويي، مطالعهي حركت انرژي است و چگونگي اين حركت در سبكهاي مختلف چيدمان بررسي ميشود. فيزيك كوانتوام تأكيد ميكند كه هر چيزي از انرژي تشكيل شده است و همهي اشياء فارغ از جامد بودن يا مايع بودنشان، سرشار از انرژياند. فنگ شويي از جهان نامرئي صحبت ميكند، از چيزي كه به چشم نميآيد.
تصور كنيد به مكاني وارد ميشويد كه پيش از شما، در آنجا بحثي صورت گرفته، سنگيني و گرفتگي فضا را كاملا حس خواهيد كرد. امروزه دانشمندان حركت هر ذرهي كوچكي از انرژي را مورد مطالعه قرار ميدهند، طبيعي است كه چنين فضاهايي بر روح و روان ما اثرگذار خواهد بود. فنگشويي به ما كمك ميكند تا وضعيت خانههايمان را بهبود بخشيم. جايي كه زندگي ميكنيم، گذشتهي ما، افكار، روياها و درون ما را به خوبي نشان ميدهد. اگر ميخواهيم زندگي خود را بهبود بخشيم لازم است محيط خانهي خود را به دقت بررسي كنيم. يك ضرب المثل چيني ميگويد: پيش از بهبود جهان پيرامون خود ابتدا سه بار درون خانهي خود را به دقت بررسي كنيد.
هدف فنگشويي، چيدمان داخلي در راستاي حركت انرژي است. حس يكپارچگي و تعادل در فضا به آرامش دروني منجر ميشود. اين كه در حال حاضر چه اهدافي را در زندگي دنبال ميكنيم و يا در چه مقطع زماني از زندگي خود به سر ميبريم، بر چيدمان داخلي مكانمان تأثير بسزايي دارد.
پرسشي كه ذهن افراد را به خود مشغول ميكند اين است كه چرا با توجه به سبكهاي مختلف چيدمان، به دنبال فنگشويي ميرويم و مي خواهيم از آن براي بهبود فضاي داخلي كمك بگيريم؟
در دنياي پرمشغلهي امروزي كه از طبيعت خود دور ماندهايم و دور و برمان را اشياء ساختگي پر كرده، و هميشه در يك عجلهي مزمن به سر ميبريم، به نظر ميرسد هنر چيدمان فنگشويي كه قرار است به آرامش بيشتر ختم شود جذاب باشد. ما امروزه ساختمانهايي پديد آوردهايم كه نميتوانند نفس بكشند. آنها با امواج الكترومغناطيسي احاطه شدهاند و نتيجهي اين همه تكنولوژي به كاررفته اين است كه انرژي حياتي ما آسيب ديده و خانههايمان جزء ساختمانهاي بيمار زمانهي خود به شمارميآيد.
فارغ از همهي محاسن زندگي مدرن، مشكلات سبك زندگي امروزي، چيزي است كه پيشينيان ما با آن روبرو نبودهاند. شايد داشتن برق و روشنايي مداوم از فوايد زندگي فعلي باشد اما حالخوب را از ما ميربايد. اطلاع داشتن از اين مسائل به ما كمك ميكند تا دريابيم اجداد ما چقدر نسبت به خودشان آگاه بودند. بنابراين جاي تعجب نيست كه نسبت به سبك زندگيشان و دانشي كه در اختيار داشتند، علاقمند شويم. حقيقيت آن است كه سبك زندگي سنتي، حرفها زيادي براي گفتن دارد.
آگاهي از همهي اين مسائل به ما انگيزه ميدهد تا به خانههايمان بازگرديم و آنجا را سر و سامان دهيم، جايي كه در گذشته يك تكه بهشت را در آنجا مييافتيم و دمي آسايش پيدا ميكرديم. انسان امروزي اگر ميخواهد زندگياش را تغيير دهد، بايد به محل زندگي خود نگاهي دوباره بيندازد و تغييراتي در آن ايجاد كند. درك اين مطلب كه آرامش و آسودگي ما با خانههاييمان ارتباط دارد،در هنر فنگشويي مطالعه ميشود. ادامه دارد…
مدرس و مشاور كارگاههاي آموزشي: هنر پالايش مكان و ذهن
مهتاب مراديان
بازدید از این پست :3902بار
آخرین دیدگاهها