جلسه‌ي سوم كارگاه آموزشي بازيابي خلاقيت

خشم:

بعد از نوشتن‌هاي پي در پي روزانه،‌ آرام آرام به محتويات ناخودآگاه خود دست پيدا مي‌كنيم و البته اين براي كساني اتفاق مي‌افتد كه با خود صادق‌ترند و انكار واقعيت در آنها كم‌رنگ‌تر. براي اغلب افراد يادآوري كاستي‌ها در زندگي آسان‌تر از جنبه‌هاي مثبت زندگي‌ است و شايد به همين دليل باشد كه اولين پرونده‌هايي كه براي افراد در دسترس قرار مي‌گيرد دلخوري‌ها و ناكامي‌ها باشد. در اين هفته‌ها شاهد خشم‌ها و فريادهاي فروخورده‌ي افراد هستيم كه با حزن خاصي همراه است. images

خشمگينيم چون اجازه داده‌ايم به جاي‌مان نظر بدهند، خشمگينيم چون متوجه شده‌ايم انتظارات اطرافيان بيش از توان ماست،‌ عصباني هستيم چون مي‌بينيم انگار فقط ماييم كه بايد رعايت كنيم ولي ديگران اين انصاف را در حق ما رعايت نمي‌كنند و …

به هرصورت به اين كه الان حق با چه كسي است كاري نداريم ولي به همه‌ي اين احساسات احترام مي‌گذاريم چرا كه ديدن خشم‌ها، راه‌هاي جديدي را قرار است در زندگي‌مان باز كند ما در واقع نياز داريم كه با همه‌ي حس‌ها خوب و بد خود روبرو شويم و به آنها احترام بگذاريم.

خشم به قول خانم جوليا كامرون، اشاره به راه جديدي در زندگي‌مان دارد به ما مي‌خواهد بگويد اين شيوه‌ي زندگي كه تا الان داشتي مناسب با نيازهاي واقعي‌ات نبوده است،‌ آنچه از اطرافيان ديديم و فكر كرديم سبك زندگي درست است به واقع متناسب با ما نبوده است. فكر تغيير دادن رويه‌ي خود و فكر اين كه سال‌ها با شيوه‌ايي بوده‌ايم كه زمان را از دست داده‌ايم دردآور است،‌ ولي روند رشد،‌ راهي به جز تجربه‌ي اين دردها نيست.

اما حال به خشم خود چه كنيم؟

ما رد حال حاضر از اين خشم‌ها نمي‌هراسيم فقط هرچه مي‌توانيم مي‌نويسيم و در صورت نياز سوگواري مي‌كنيم،‌ قدم مي‌زنيم و گريه مي‌كنيم،‌به حال خود دلسوزي مي‌كنيم و از اين روند هيچ ترسي به خود راه نمي‌دهيم. طبيعي است كه كمي كار خود را سبك مي‌كنيم از اطرافيان آگاه دوروبرمان مي‌خواهيم كه كمي ما را به حال خود بگذارند و كاري به كارمان نداشته باشند. برايشان توضيح مي‌دهيم كه اين دوره گذراست و هميشگي نيست. هيچ تصميم مهمي را در اين زمان نمي‌گيريم و فقط كارهاي‌مان در حد اين كه زمين نماند انجام مي‌دهيم. كار جديدي براي خود تعريف نمي‌كنيم و كمي با خود مهربان‌تر و ملايم‌تر رفتار مي‌كنيم.

من چه كساني را عذاب مي‌دهم و از دست چه كساني عذاب مي‌كشم؟

در اين هفته‌ها به عذاب دهندگان بيشتر فكر مي‌كنيم همان‌هايي كه دوست دارند كار خودشان سروقت انجام شود ولي اگر ما دوست داشتيم مديريت زمان داشته باشيم سرزنش مي‌شويم و مواردي از اين دست…

اما از خود بپرسيم من و شيوه‌ي رفتاري من چه كساني را عذاب مي‌دهد؟ اين پرسش نه تنها به خودآگاهي ما كمك مي‌كند بلكه از خشم‌مان هم كاسته مي‌شود چرا كه به همان نسبت كه مورد عذاب واقع شديم ما هم ناخواسته يا خواسته عذاب‌آور بوده‌ايم. درك اين موضوع از خشم‌مان مي‌كاهد و دريچه‌ي واقع‌بيني مان را گسترده‌تر مي‌كند.

شرم، احساس گناه، بخشيدن خود و سوگواري:

هيچ كس دلش نمي‌خواهد زماني را به بيهودگي گذرانده باشد، دوست ندارد كسي با او بي‌‌رحم باشد و يا خودش كسي را اذيت كرده باشد. بعد از ديدن خشم‌ها چه از دست ديگران چه از دست خودمان،‌ احساس شرم و تقصير فرايندي طبيعي است كه تجربه‌اش مي‌كنيم. دلمان مي‌سوزد كه ناآگاهي چه ضربه‌هاي سهمگيني به زندگي‌مان زده است.

اما واقع‌نگري آن است كه با آگاهي پيشين ما انتخابي بهتر از اين نداشتيم،‌ اگر فرايند سوگواري را به آرامي انجام دهيم و به حال خودمان دلسوزانه نگاه كينم و خود را ببخشاييم آرام آرام از احساس گناه‌مان كاسته مي‌شود و خود را آماده‌ي تغيير روش زندگي‌مان مي‌بينيم و چه فرايندي از اين مبارك‌تر كه شخصي تصميم بگيرد خوب‌تر زندگي كند.

روند آهسته‌ي رشد:

خيلي طبيعي است كه در اين مسير جديد يك روز احساس كنيم خيلي خوب پيش رفته‌ايم و يك روز احساس كنيم چقدر عقب مانده‌ايم. مسير رشد دو گام به جلو و يك گام به عقب است. از اين روند متعجب نشويم و انتظار خود را بالا نبريم تا بتوانيم با ياري خدا، اين مسير پرپيج و خم رشد را طي كنيم.

اميد كه احياي توانمندي‌هاي شخصي و بالابردن سطح كيفي زندگي از اهداف و الويت‌هاي زندگي‌مان باشد.

منتظر يادداشت بعدي باشيد.

مربی و برگزارکننده‌ی کارگاه آموزشی بازیابی خلاقیت: مهتاب مرادیان

بازدید از این پست :3079بار

Permanent link to this article: http://mahtabmoradian.com/%d8%ac%d9%84%d8%b3%d9%87%e2%80%8c%d9%8a-%d8%b3%d9%88%d9%85-%d9%83%d8%a7%d8%b1%da%af%d8%a7%d9%87-%d8%a2%d9%85%d9%88%d8%b2%d8%b4%d9%8a-%d8%a8%d8%a7%d8%b2%d9%8a%d8%a7%d8%a8%d9%8a-%d8%ae%d9%84%d8%a7%d9%82/

دیدگاهتان را بنویسید

آدرس پست الکترونیکی شما منتشر نمی‌شود.

پنج × پنج =