درباره‌ي من

من مهتاب مراديان تهرانی، متولد سال 1358 هستم. دوره‌‌ی كارشناسی خودم رو در رشته‌‌ی زبان و ادبيات فارسي تمام كردم و به تحصيلات خودم در مقطع کارشناسی ارشد در رشته‌ی زبان شناسی همگانی ادامه دادم. در حال حاضر به عنوان معلم دوره‌هاي هنر پالايش مکان  مشغول به کار هستم.  راستش اولين سئوالي كه شاگردانم ازم مي‌پرسند چي شد اين شغل رو انتخاب كردم. انتخاب اين حرفه به دوران کودکیم برمی‌گرده، زمانی که چهار يا پنج ساله بودم و اغلب مسيرهای طولانی رو در اتومبيل به همراه خانوادم می‌گذراندم، سرگرميم چشم دوختن به خيابان‌ها، خانه‌ها، آرايش جدول‌ خيابان‌ها، تفاوت خانه‌های ويلايی و آپارتمانی و … بود؛ يكي از آرزوهام اين بود كه شهرك‌هاي مسكوني درست كنم كه هر امكان رفاهي داشته باشد و مردمش راحت زندگي كنند. پيش خودم فکر می‌کردم آدم‌هايي  که در اين خانه‌ها زندگي كنند خوشبخت‌تر هستند. هر وقت به مهماني مي‌رفتيم رفتار صاحب‌خانه رو با لوازمش ربط مي‌دادم. به رفتارشان با يكديگر دقت می‌کردم و به اتاق‌هاي شخصي‌شان حتما سركي مي‌كشيدم. يكي از جاهايي كه چند بار سر مي‌زدم دستشويي‌شان بود، اگر  تميز و بدون بو بود نتايج خوبي در ذهنم شكل مي‌گرفت و براي قرار imagesبعدي خيلي استقبال مي‌كردم.

وقتی با کتاب طراحی نظم آشنا شدم ناخودآگاه تمرين‌هايش با زندگيم عجين شد. هر بار که بخشی از آن رو به طور عملی به کار می گرفتم، ذهنم آسوده‌تر و زندگيم روان‌تر می‌شد. با وجود اين که فضای کمی در اختيار داشتم، هر بار بعد از پالايش احساس می‌کردم خانه‌ام  بزرگ‌تر می‌شود. آنقدر تحت تأثير کتاب بودم که خواندنش رو به همه پيشنهاد می‌کردم. با علاقه‌ای که پيدا کرده بودم منابع بيشتری رو جستجو کردم، تا اين که یک روز به اين فكر افتادم كه بعد از اين همه درس خواندن چه شغلي مي‌توانم داشته باشم كه هم به مردم كمك كنم و هم خودم خيلي لذت ببرم، با استادم آقای مسعود مهدوی‌پور، موسس کانون یوگا در ایران،  مشورت کردم و درباره‌ي ايده‌ام با ايشان گفتگو كردم و با تشويق ايشان از سال 1385 كارم را به طور رسمي آغاز كردم. در همان سال به پيشنهاد همسرم به کشور اندونزی سفر کرديم و در آنجا در جزيره‌ی بالی، پالايش به شيوه‌ی باليايی رو در كنار خانم كارن كينگستون نويسنده‌ي كتاب طراحي نظم تجربه كردم.

ابتدا به خانه‌ي هر فردي براي چيدمان بهتر، به عنوان مشاور مي‌رفتم و سعي مي‌كرديم با هرآنچه در اختيار داريم دوباره بچينيم. در اين بين وسايل اضافه شناسايي مي‌شد و درباره‌ي فرهنگ پالايش مكان و ايجاد نظم براي زتدگي بهتر توضيح داده مي‌شد. پس از دو سال به اين نتيجه رسيدم كه بهتر است كلاس‌ها به شيوه‌ي عمومي برگزار شود به دو دليل: يكي اين كه مشاوره‌ي حضوري زمان‌بر بود و دوم اين كه پس از مدت كوتاهي، انباشتگي‌هاي ديگر جاها به درون نشينمن سرايت مي‌كرد، پس نياز به شيوه‌اي اساسي‌تر داشتيم. به اين ترتيب كارگاه‌هاي آموزشي هنر پالايش مكان و ذهن را راه‌اندازي كردم.

پس از چند سال تدريس و استقبال عمومي كه صورت گرفت احساس كردم گذراندن دوره‌ي معماري داخلي مي‌تواند مؤثر باشد كه در پي اين تصميم از سال 1391 تا 1393 دوره‌ي معماري داخلي را در جهاد دانشگاهي دانشگاه تهران گذراندم. اواسط دوره در سال 1392 دفتري در شهران تأسيس كردم و بعد به پيشنهاد دوستم در مركز روانشناسي بهاران واقع در سهروردي شمالي فعاليت خود را آغاز كردم. پس از فعاليتم در مركز بهاران با كارگاه‌هاي مهارت زندگي آشنا شدم كه در شهريور 1394 در يك گاركاه دوماهه‌اي كه در مركز جهاد دانشگاهي دانشگاه تهران برگزار مي‌شد شركت كردم.

هم اكنون مشغول تدريس و تحقيق در زمينه‌هاي پالايش مكان، مديريت زمان و بازيابي خلاقيت و همچنين فنگ شويي هستم. اميد كه با ترويج فرهنگ پالايش زندگي آسوده‌تري داشته باشيم.

Permanent link to this article: http://mahtabmoradian.com/%d8%af%d8%b1%d8%a8%d8%a7%d8%b1%d9%87%e2%80%8c%d9%8a-%d9%85%d9%86/

2 comments

  1. سلام دوست من. کسانی که چراغ رشد و پیشرفت خود رو با کمک به بهبود وضعیت دیگران روشن می کنن، به روشنائی جاودان میرسن. پایدار باشی و شادمان

    1. سلام دوست عزيز از دلگرمي شما ممنونم

پاسخ دادن به ایوب فرج اله لغو پاسخ

آدرس پست الکترونیکی شما منتشر نمی‌شود.

5 + سیزده =